Tuesday, January 15, 2008

امروز را چگونه گذراندید؟

س 9:30 گوشی آلارم میده . میزنم رو اسنوز

س 9:35 گوشی آلارم میده . میزنم رو اسنوز

س 9:40 گوشی آلارم میده . میزنم رو اسنوز

س 9:45 گوشی آلارم میده . میزنم رو استاپ

س 10:45 از خواب پرت میشم ، دستشویی ، لباس ، حالا باید چیزی بخورم نگاه میکنم به میز صبحانه داره بهم فحش میده قشنگ حالیمه خودم رو میزنم به اونجا مجبورم بخورم چون 2 ساعت دیگه برام دردسر درست میشه.

س 11:30 بیرون ،میرم میرم میرم میرم میرم - وضعیت عادی

س 12:45 میرم توی یه ساندویچی کثیف ، آقا یه هندی (اوق) یه سوسیس سیب زمینی - وضعیت تخمی

س 1:30 رستگاری در 1:30 ، احساس می کنم به شکمم خیانت کردم ، یه "اعتماد" می خرم

س 3:45 دو ساعتی میشه دارم باهاش ور میرم ( حالم دیگه داره از دولت اصلاحات و دولت اصولگرا و مجلس ...م بهم میخوره ) ، باهام یخ بسته ، تنها خبری رو که خوندم و احساس کردم سرما بود - وضعیت سگی

س 4:00 از کنار بانک رد میشم ، قیافه خودم رو تو شیشه میبینم و به این فکر میکنم که اگه بازم فکر کنم دیگه هیچی ازم باقی نمی مونه ، میرم

س 4:30 زنگ میزنم به آرمان ، کجایید؟ ... ، میرم

س 5:00 الان یه ربع میشه پیشه اونام ، از فرط حرف مفت و کلفت دارم ذوب میشم شاید تنها چیزی که از ذوب شدنم جلوگیری میکنه سرما باشه یه صلوات به پدر احمدی نژاد میفرستم( میگن اون سرما رو درست کرده ) ،به خودم میام میبینم سینا داره بهم متلک میندازه ، بابا شما نازین من گو-زم ، اه ، کاری نداری (اینو من نمیگم اونا میگن ) ، احساس هرزگی دارم - وضعیت فقر و فحشا

س 6:00 میرم ، دختر چکمه پوش ه که از کنارم رد میشه ، چکمه ها باهام حرف میزنن (بیا مارو ب ک ن) ، فکر میکنم اینا توی 274 درجه زیر سفر هم حاضرن با بیکینی بیان بیرون ، به خودم میگم ک س شعر نگو - وضعیت الاغ دریای

س 7:30 بر میگردم

س 8:00 میرم تو خونه ، نوری زاده داره میگه : آقای خ خودشان می خواستند با آرپی جی ناوهای امریکا رو بزنند که همون لحظه قضای حاجت میگیرتشان و منصرف میشند - وضعیت لوند و دلبرانه

س 9:00 الان دیگه شام ، لباس ، دستشویی و ... باهم شدن یکی و در اتاق رو بستم ، صدای کشمیر* رو تا جا داره زیاد میکنم ولی هنوز نوری زاده قدرتش بیشتره ، حالا میفهمم دموکراسی یعنی چی؟ - وضعیت قرمز

س 10:00 جدال فایده ای نداره ، کتاب دست میگیرم ... - وضعیت الاغ فهیم

س ؟؟:؟؟ کتاب (فیلم) به تهش رسیده (حالا تهشم که نه) ، یه حس گهی دارم ، تا نکشی ندانی - وضعیت بلا

س ؟ موبایل رو روی 9:30 میزارم که زنگ بزنه

س ! خواب (این یکی ، یکی از آرزوهای چندین سالمه. خواب ، یه خواب راحت یه خوابی که هیچ وقت دیگه ازش بیدار نشم) - وضعیت دینی


*: کشمیر یه گروه موسیقی خداست (اینم تا نشنوی ندانی) - وضعیت ها؟


1 comment:

Anonymous said...

pas ma'loome ke ziyad ham emrooz ro xoob nagzarandeyid...shayad farda behtar....shayad